متنی زیبا از فروید پدر روان شناسی دنیا:
وقتى می شود دقایق عمرت را با آدم هاى خوب بگذرانى
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایى کنى که با دل هاى کوچکشان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزى هاى بچه گانه اند.
یا مدام براى نبودنت
براى خط زدنت تلاش مى کنند؟
نه!
همیشه جنگیدن خوب نیست!
من همیشه جنگیده ام تا چیزى را عوض کنم.
اما این روزها فهمیده ام که با آدم هاى کوته نظر نباید جنگید.
فهمیده ام براى اثبات دوست داشتن نباید جنگید.
براى به دست آوردن دل آدم ها نباید جنگید.
براى اثبات خوب بودن نباید جنگید.
این روزها نسخه فاصله گرفتن را مى پیچم براى هر کسى که رنجم مى دهد.
از آدم هایى که زیاد دروغ مى گویند
فاصله می گیرم.
از آدم هایى که زیاد ظلم می کنند
فاصله می گیرم.
از آدم هایى که حرمتم را نگه نمی دارند
فاصله می گیرم.
با حقارت برخى آدم ها و دل هایشان نباید جنگید.
باید نادیده شان گرفت
و گذشت
و بخشیدشان.
نه براى این که مستحق بخشش اند.
براى این که من مستحق آرامشم.
رازهای روانشناسی در کانال
#علم ثروت
ثروتمند شدن از طریق یک حرفه
دانش آکادمیک فرا بگیرید
مهم نیست که دانش شما در رشته مورد نظر با تحصیل در مقطع دوره فوق لیسانس دانشگاه صنعتی شریف حاصل شده باشد یا اینکه از طریق ثبت نام در یک دوره آموزشی بدان دست یافته باشید بلکه باید دانش فیلد مطلوب کاری خود را در حد قابل قبولی داشته باشید. حتی مواردی که رویکرد کاملا تئوریک دارند، در بعضی مواقع در پروژه های واقعی به کمک شما آمده و باعث تمایز شما از سایر همکاران تان می شود. در ضمن، هنگام استخدام نیز رزومه علمی شما تاثیر بهتری از سوابق نامعلوم و حتی غیرمعتبر کاری در نزد کار فرما خواهد داشت.
حرفه آینده تان را درست انتخاب کنید
اگر اولویت اول شما کسب ثروت و زندگی راحت در آینده است، خیلی دنباله رو علاقه خود به رشته خاصی نباشید. به نتایج تحقیقاتی که در مورد متوسط درآمد مشاغل مختلف انجام شده، نگاه کنید تا ببینید در کدام رشته ها که به علایق شما نزدیک ترند، احتمال ثروتمند شدن بیشتر است. به طور مثال احتمال ثروتمند شدن شما در نقش یک مهندس مالی بیشتر از یک استاد دانشگاه خواهد بود.
مکان درستی را برای فعالیت شغلی انتخاب کنید
به جایی بروید که شغل های بهتر و بیشتری وجود دارد. مثلا به عنوان کارشناس مسائل مالی و بورس، زمینه کاری بهتر و امکان رشد بیشتری در تهران برای شما وجود خواهد داشت تا در یک شهرستان کوچک.
ابتدا شغلی برای کسب تجربه پیدا کنید
تا می توانید برای جاهای مختلف درخواست کار بفرستید و مصاحبه بروید. هنگامی که کار مورد نظر را یافتید آن را نگه دارید و سعی کنید تجارب لازم برای موفقیت های آینده را کسب کنید. تا پیدا شدن یک کار مناسب نیز می توانید در یک شرکت معتبر کارآموزی کنید و تجربه کسب کنید.
شغل و کارفرمایتان را تغییر دهید
با این کار می توانید دستمزد خود را افزایش داده، تجارب کاری و غیرکاری مختلف به دست آورده و ریسک بیکاری آینده به دلیل تک بعدی بودن را کاهش دهید. از اینکه این کار را بارها انجام دهید واهمه نداشته باشید. اگر شما کارمند با ارزشی باشید، حتی ممکن است کارفرمای فعلی تان برای نگه داشتن شما، افزایش حقوق و سایر مزایا را در نظر بگیرد. ممکن است وابستگی به شرایط فعلی، ترس از محیط و کار جدید یا وفاداری شغلی، شما را در این اقدام سست کند، اما به یاد داشته باشید برای پیشرفت باید مدام در حرکت باشید، بنابراین برای یافتن موقعیت های تازه گوش به زنگ باشید.
تجارت شخصی راه اندازی کنید
بیشتر افراد موفق یک درآمد جانبی به جز حقوق ثابت ماهانه دارند که گاهی از این کارهای جانبی درآمد بیشتری عایدشان می شود. این کار تمرکز و وقت زیادی می طلبد و استرس زیادی به شما وارد می کند، اما بعد از چند وقت که به سوددهی رسید، شما می توانید نتیجه آن را ببینید. علاوه بر درآمد بیشتر، شما این مزیت را خواهید داشت که رئیس خود باشید و زمان های کاری خودتان را تنظیم کنید. پیشنهاد می کنیم پس از کسب تجربه در یک زمینه خاص و به دست آوردن دانش جنبه های مختلف آن، تجارت خود را شروع کنید
@piroz_20
@piroz_20
تعریف کسب و کار
برای تعریف کسب و کار و مفهوم آن در ابتدا لازم است به مقدمه ای از روش های عمده درآمد زایی اشاره ای داشته باشیم
✅ سر فصل های درآمد زایی
آقای رابرت کیوساکی در کتاب مشهور خود با عنوان "پدر پولدار، پدر بی پول " سر فصل های عمده درآمدی یک انسان را به چهار روش تقسیم می کند. این چهار روش عمده عبارتند از:
کارمندی
کسب و کارهای کوچک
کسب و کارهای بزرگ
سرمایه گذاری
هر شخص به فراخور علم، دانش، مهارت، تجربه و ویژگی های شخصیتی خود می تواند از حداقل یکی از این روش ها و حداکثر از هر چهار روش درآمد داشته باشد. کسب درآمد از طریق هر کدام از این روش ها نشان دهنده نوعی خاصی از شخصیت مالی است که در انسان غالب شده است.
✅ روش اول: کارمندی
شاید بزرگترین ویژگی اشخاص کارمند این باشد که آنها در ابتدا و قبل از هر اولویت دیگر، به دنبال امنیت و ثبات هستند. آنها دغدغه هایشان این است که در زمان مشخص درآمد مشخصی داشته باشند، هر چند که آن درآمد یک آب باریکه باشد. به این ترتیب آنها امنیت نسبی دارند و می توانند متناسب با میزان درآمدی که دارند برنامه ریزی نمایند.
✅ روش دوم: کسب و کارهای کوچک
منظور از کسب و کارهای کوچک همان مغازه های سنتی است. در این نوع از کسب و کارها، کاسب ها افرادی هستند که ریسک بیشتر نسبت به کارمندان پذیرفته اند و از آنها جلوتر رفته اند. اما نهایتاً ریسکی که پذیرفته اند محدود است و بنابراین آنها فقط در مدار مشخص و تا سقف معینی می توانند پیشرفت کنند. بزرگترین ترس آنها از رقباست. صاحبان کسب و کارهای کوچک نمی خواهند و نمی توانند که جای خود را به کسی دیگر بدهند. در نتیجه ممکن است حتی شاگردان خود را عوض کنند، چون به این باور دارندکه اگر شاگردشان فوت کوزه گری را یاد بگیرد، ممکن است بعد از مدتی تهدید بر علیه خود آنها باشند.
هر دوی روش های درآمدزایی کارمندی و کسب و کار خُرد که توضیح داده شد محدودیت هایی دارند. مهمترین این محدودیت ها شامل محدودیت زمانی (۲۴ ساعت در روز) و در نتیجه محدودیت درآمدی هستند. کارمندان زمان خودشان را می فروشند و در ازای آن درآمد کسب می کنند. این امر برای کسب و کارهای کوچک همانند مغازه داران نیز صدق می کند. آنها تا زمانی درآمد دارند که در محل کسب و کار خود حضور فیزیکی و فعالیت داشته باشند. در نتیجه این محدودیت ها سبب می شود که اشخاص نتوانند از یک حدی بزرگتر شوند.
✅ روش سوم: کسب و کارهای بزرگ (شرکت و سازمان)
اما اشخاصی که کسب و کارهای بزرگ دارند، افرادی هستند که تفاوت هایی نسبت با دو گروه قبلی دارند. اولویت آنها آزادی است، آزادی مالی، آزادی زمانی، آزادی انتخاب و عملکرد. به همین منظور سعی می کنند یک سیستم را به وجود بیاورند و فعالیت خود را در این قالب انجام دهند. آنها در این سیستم افراد بسیار باهوشی را استخدام می کنند تا آن افراد برایشان کار کنند و سیستم را جلو ببرند. غالباً متخصصین دانشگاهی که به دنبال امنیت می گردند، جایگاه کارمندی را برای مالکان کسب و کارهای بزرگ پر میکنند (به این ترتیب هر دو طرف به آنچه می خواهند می رسند). صاحبان کسب و کارهای بزرگ دارای ویژگی های یک شخص کارآفرین می باشند. آنها با ریسک پذیری و قبول مسئولیت زیاد، در شرایطی که تضمینی برای موفقیت وجود نداشته است شروع به کار کرده اند تا ارزشی را خلق کنند. همچنین با خلق یک سیستم کاری، انجام فرآیندهای کاری را هر چه بیشتر به سمت خودکار شدن هدایت کرده اند. به این ترتیب بعد از مدتی تلاش سخت، آنها به آزادی می رسند.
✅ روش چهارم: سرمایه گذاری
هر شخصی که بتواند از پولش کار بکشد و کسب در آمد کند می تواند در این گروه قرار بگیرد.این افراد می توانند پول خود را در بازارهای سرمایه بگذارند، در بازار املاک سرمایه گذاری کنند و …، کارهای مختلفی که انجام دهند تا میزان پولشان را افزایش دهند و یا درآمد پایدار غیر فعال برای خود بوجود آورند. منظور از درآمد غیر فعال درآمدی که برای بدست آوردن آن نیازی به فعالیت کردن نیست، مانند درآمد حاصل از اجاره ملک.
نکته حائز اهمیت این است که ااماً این طور نیست که هر شخص فقط بتواند از یکی از روش های مدل درآمدی، درآمد داشته باشد. ممکن است یک شخص کارمند باشد ولی سرمایه گذاری هایی نیز انجام دهد و از آنها درآمد خلق کند. همچنین ممکن است یک شخص کسب و کاری کوچک داشته باشد و همزمان نیز کارمند نیز باشد.
اگر از منظر مالی بخواهیم نگاه کنیم، مقصد نهایی همه باید به سمت سرمایه گذاری باشد. تا جایی که سرمایه گذاری ها به عمل بیاید و برای ما تولید درآمد غیر فعال کند. این درآمد در وهله اول باید از هزینه های جاری بیشتر باشد، در نتیجه می توانیم نیاز مالی را از خود دور کنیم، استرس های مالی را از بین ببریم و به آزادی نسبی که می خواهیم برسیم.
حتماً متوجه شده اید که ما به عنوان یک کارآفرین به دنبال راه اندازی کسب و کاری هستیم که مانند روش درآمدی سوم ( کسب و کارهای بزرگ ) بتواند به صورت خودکار فعالیت کند تا به این ترتیب بتوانیم برای خود استقلال و آزادی عملکردی، مالی، زمانی و … بدست آوریم. جمله معروفی هست که می گوید
کارآفرینان اشخاصی هستند که مدتی را طوری کار می کنند که دیگران دوست ندارند آنطور کار کنند تا بعد از آن به گونه ای زندگی کنند که دیگران نمی توانند آن گونه زندگی کنند.”
من این جمله و مزیت کارآفرینی را بسیار می پسندم. این جمله دقیقاً به روش درآمدی سوم دلالت دارد. حالا با این مقدمه تعریف کسب و کار را ارائه می دهیم.
پیش از آغاز هر کسب و کار، این 5 مورد را در نظر بگیرید.
@Piroz_20
آمار نشان داده است که حدود دو سوم کسب و کارها دو سال پس از راه اندازی تعطیل می شوند، نیمی از تمام کسب و کارها پنج سال دوام می آورند و فقط یک سوم آنها می توانند تا ده سال به فعالیت خود ادامه دهند. اما چه راهکارهایی را باید به کار بست تا شانس موفقیت افزایش یابد؟
1⃣ اهداف عملی تعریف کنید.
در یک کسب و کار بطور معمول اگر همه دیدگاه ها و نظرات را در کنار هم قرار دهید به یک هدف اصلی خواهید رسید. این هدف می تواند کسب سود یا مجموعه ای از اهدافی بزرگتر باشد.
واقعیت این است که کارمندان باید از وظایف روزانه خود درک درستی داشته باشند تا بتوانند در مسیر مورد نظر ادامه راه دهند. هر چه گروه کارمندان شما بزرگ تر باشد، باید تمرکز بیشتری بر این موضوع داشته باشید. هر چه در تنظیم این معیارهای روزانه دقیق تر عمل کنید و آن را با هدف کلی سازمان هماهنگ تر کنید، کارمندان ارتباط بهتری با کار خود برقرار می کنند.
2⃣ بعضی مقیاس ها مانع بهره وری می شوند.
شاید بیشتر کسب و کارها اهداف مالی را مقیاسی برای اندازه گیری کار افراد بدانند. اما واقعیت این است که همه افراد باید به این درک برسند که ارزشی که از دستاوردهای هر تیم حاصل می شود معیار اصلی اندازه گیری خواهد بود. اهدافی که شما برای ارزیابی عملکرد گروه استفاده می کنید نمی توانند تنها معیار ارزیابی باشند. البته هدف اصلی هر سازمان باید همواره مد نظر باشد، اما روش دستیابی به آن هدف مهم است. گاه معیار شما میزان ساعتی است که هر کارمند کار می کند. اما این معیار نمی تواند به تنهایی نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد. هدف خود را قربانی مقیاس ها و معیارهای کوچک و کم ارزش نکنید.
3⃣ استخدام باید با دقتی خاص انجام شود.
نمی خواهیم منکر اثربخشی تمامی اقداماتی که شما در زمینه آموزش و یا بهبود فرهنگ سازمانی خود انجام می دهید بشویم. اما آنچه اهمیت دارد سیستم جذب کارمند شماست. افراد را به دلیل مهارتی که دارند استخدام نکنید. مهارت های حرفه ای قابل آموزش است. آنچه قابل آموزش نیست مهارت اجتماعی است. اگر افرادی که استخدام می کنید از خصوصیاتی مانند اشتیاق، همدلی و توانایی حل مشکل برخوردار نباشند، مهارت های حرفه ای آنها برای شما فایده ای نخواهد داشت.
4⃣ هرگز هیچ ایده ای را خیلی برای خود بزرگ نکنید.
نظر شما در مقابل آنچه بازار تعیین می کند اهمیتی ندارد. هر ایده ای باید برای سنجش ارزش آن در بازار مورد بررسی قرار گیرد. شما ممکن است مقادیر زیادی زمان، سرمایه و تلاش صرف ایده هایی کنید که هرگز موفق نخواهند شد. هر ایده ای باید با سرعت مورد آزمایش قرار گیرد تا میزان مقبولیت آن در بازار مشخص شود.
5⃣ آنقدر از موفقیت کارمندان خود شگفت زده نشوید که به نابودی خودتان بیانجامد.
تا زمانی که به هدف نهایی نرسیده اید نمی توانید از افراد تیم خود قدردانی کنید. واقعیت این است که اگر مرتب کارمندان خود را تشویق کنید، کار زیاد به هدف اصلی تبدیل می شود و نتیجه اهمیت خود را از دست می دهد. بنابراین برای ارایه پاداش و مشوق برنامه ای را با نظر خود کارمندان تعیین کنید. اما به آنان یادآوری کنید که این برنامه فقط در صورت دستیابی به اهدافی که برای آن بازه زمانی تعریف شده قابل اجرا خواهد بود.
سلام
⭕️➕ این مقاله کوتاه رو هر از چندگاهی میخونم و هر دفعه تحت تاثیر قرار میگیرم. حتما بخونید
✅ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍ ﺗﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﺎﻧ ﺎﻭﻟ .
ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﺰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵
✨ پاﻭﻟ ﻣ ﻮﺪ : ﻫ ﺩﻭ ﺍﻟﺘﺮﻭﻧ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ ﺩﺍﺭﺍ ﻋﺪﺩ ﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣ ﺴﺎﻧ ﻧﺴﺖ .
ﺎﻭﻟ ﻣﺜﺎﻟ ﻣ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣ ﻮﺪ :
ﺳﺒ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣ ﺩﺍﺭﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﻥ ﻣﻠﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﺘﺮﻭﻧ ﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣ ﻨﻢ .
ﻓﺮﺽ ﻨﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﺬﺍﺭﻢ " ﺍﺭ "
ﻋﺪﺩ ﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣ ﺍﺭ ﻋﺪﺩ ﺑﺴﺎﺭ ﺑﺴﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍ ﺍﻦ ﻪ ﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻨﻢ، ﻓﺮﺽ ﻨﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭ 23 ﺑﺎﺷﺪ .
ﺎﻭﻟ ﺛﺎﺑﺖ ﺮﺩ ﺩﺭ ﻫ ﺠﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ , ﺣﺘ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍ ﺩﺭ ﻬﺸﺎﻥ , ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫ ﺳﺐ ﺩﺮ , ﺑﻠﻪ ﻫ ﺷﺌ ﺩﺮ ﺪﺍ ﻧﻤ ﻨﺪ ﻪ ﺍﻟﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ .
ﺣﺎﻝ ﺍﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟ ﺑﺮﺩﺍﺭﻢ ﻭ ﺳﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﻨﺪﺍﺯﻡ , ﺍﺯ ﺍﺻﻄﺎ ﺍﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ , ﺍﻧﺮ ﺣﺎﺻﻞ ﻣ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻦ ﺍﻧﺮ ﻋﺪﺩ ﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣ ﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﺘﺮﻭﻧ ﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣ 26 ﺑﻮﺩﻩ , ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﺮ ﻣ ﺷﻮﺩ .
ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ , ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﺮ ﻣ ﺩﻫﺪ . ﺎﻭﻟ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﺰ ﺮﻓﺖ ﻭ ﻔﺖ :
ﺍﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﺘﺮﻭﻧ ﺩﺍﺭﺍ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ , ﺲ ﻫﺮ ﺷﺌ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ .
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﺠﻪ ﺮ :
ﻭﻗﺘ ﺳﺐ ﺑﺎ ﺍﺻﻄﺎ ﻮ , ﺗﻐﺮ ﺪﺍ ﻣ ﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻦ ﻭﻗﺘ ﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣ ﺮﻡ ﻭ ﻣ ﺑﻮﺳﻢ , ﻭ ﺎ ﻭﻗﺘ ﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻣ ﺑﺨﺸﻢ .
ﻭ ﺎ ﻭﻗﺘ ﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣ ﻮﻢ ﻭ ﺎ ﻭﻗﺘ ﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣ ﺩﻫﻢ
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﺮﻩ ﺍ ﺍﺯ ﺗﻐﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ ﻣ ﺩﻫﻢ .
ﻫﺮ ﺍﻧﺪﺸﻪ ﺍ ﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣ ﺬﺭﺩ , ﺍﻟﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﺮ ﻣ ﻨﺪ .
ﺍﻧﺪﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﺮ ﻧﻤ ﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﻪ ﺍﻧﺪﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﻦ ﻣ ﻨﺪ ﻭ ﺍﻦ ﺑﺰﺭ ﺗﺮﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫ ﺍﺳﺖ ﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣ ﺍﻓﺘﺪ .
ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ :
ﺍﺮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺤﺒﺘ ﻪ ﺑﺎ ﺴ ﺮﺩﻩ ﺍﺪ , ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑ ﻣﻬﺮ ﺩﺪﺪ , ﻧﺎﺍﻣﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﺪ؛
ﻮﻥ ﺑﺮﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﺮ , ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺮ را صد در صد ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﻳﺪ .
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻦ ﻣ ﻮﻨﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺄﺪ ﻣ ﺯﻧﺪ . ﻮﻥ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻫﻤﺸﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ .
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮ ﻫﺎ ﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣ ﺮﺩﺩ
ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﺲ ﺮﺪ .
ﺍﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺟﺪ ﺑﺮﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻨﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘ ﻧﺬﺭﻢ .
ﺩﺭ ﺴﺘﺮﻩ ﻬﺎﻥ ﻫ ﺍﺗﻔﺎﻗ ﺑ ﺩﻟﻞ ﻭ ﺑ ﺣﻤﺖ ﻧﺴﺖ .
ﻗﻮﺍﻧﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﻨﻢ .
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ شد
@piroz_20
@piroz_20
@piroz_20
10 جمله انگیزشی از 10 شخصیت مشهور و پولدار دنیا
❇️ افراد مشهور و پولدار هر یک داستان های جالبی برای خود دارند و خواندن سرگذشت هر یک از آنها می
تواند راهگشای خوبی برای آنان که انگیزه موفقیت دارند، باشند.
فرقی نمی کند اپرا وینفری باشی یا پیر امیدیار! مهم این است که بخواهی موفق شوی و خسته و درمانده نشوی در این راه سخت، اگر هم شدی دوباره خودت، خودت را شارژ کنی و ادامه راه…
در این راه البته شنیدن حرف های کسانی که موفق شده اند و درس گرفتن از تجربه آنها چون چشمه
آب جوشانی است در بیابان.
❇️ در این گزارش ۱۰ جمله انگیزشی از ۱۰ شخصیت مشهور و پولدار دنیا را عینا برای شما نقل می کنیم
@Piroz_20
@Piroz_20
@Piroz_20
۱ – اپرا وینفری، مجری، بازیگر و تهیه کننده آمریکایی، ثروت: ۲/۷ میلیارد دلار
♦️شما به آن چیزی می رسید که به آن باور دارید. جایگاهی که امروز دارید، ریشه در باوری دارد که داشته اید.
۲ – پیر امیدیار، موسس و رئیس ایرانی شرکت eBay ثروت: ۶/۷ میلیارد دلار
♦️آنچه ما هر روز اینجا می گوییم این است که موفقیت ما کاملا بستگی به موفقیت هم گروه ها و موفقیت اجتماع مان دارد.
۳ – کارل آلبرشت، کارآفرین آلمانی و موسس فروشگاه های زنجیره ای آلدی، ثروت: ۲۵/۴ میلیارد دلار
♦️زندگی معمولی انسان بی برنامه، سردرگم، بی هیجان و ناخوشایند به نظر می آید.
تنها آنهایی که به ماجراهای زندگی به عنوان شانسی از میان شانس ها نگاه می کنند که خودشان آن را
برای خودشان ایجاد کرده اند، می توانند کنترل زندگی خود را کاملا در دست بگیرند.
۴ ـ موکش آنبانی، تاجر بزرگ هندی و صاحب صنایع ریلاینس، ثروت: ۲۲/۳ میلیارد دلار
♦️من فکر می کنم باور بنیادین ما این است که برای ما رشد وپیشرفت، روشی برای زندگی است و می بایست همواره در حال
رشد و پیشرفت باشیم.
۵ – مایکل بلومبرگ، یکصد و هشتمین شهردار و صاحب شبکه بورسی نیویورک، ثروت: ۲۲ میلیارد دلار
♦️کار و تلاش سخت مبنای موفقیت در شرکت من بوده است
۶ – ولید بن طلال آل سعود، شاهزاده سعودی،
ثروت: ۱۸ میلیارد دلار
♦️اگر بخواهم کاری را انجام دهم، یا کامل و بی نقص انجام می دهم یا اصلا به سراغش نمی روم.
۷ – مایکل دل، موسس شرکت کامپیوتری دل کامپیوترز، ثروت: ۱۵/۹ میلیارد دلار
♦️با کنجکاوی و نگاه به فرصتها با روشی تازه است که ما همیشه راه و مسیر خود در دل را مشخص می کنیم.
@Piroz_20
۸ – چار کوچ، مدیرعامل شرکت صنایع کوچ، دومین شرکت بزرگ خصوصی در آمریکا ، ثروت: ۲۵ میلیارد
دلار
♦️نقش کسب و کار تولید کالاها و خدماتی است که زندگی مردم را بهتر کند.
۹ – اندرو کارنگی، صنعتگر آمریکایی-اسکاتلندی، موسس شرکت فولاد کارنگی، ثروت: ۲۹۸/۳ میلیارد دلار
♦️کسی که یک کسب و کار یا اعتبار آن را تمام و کمال برای خود بخواهد، نمی تواند کسب و کاری عالی راه اندازی کند.
۱۰_ تونی هسیه، مدیرعامل فعلی فروشگاه آنلاین کفش و لباس زاپوس، ثروت: ۸۴۰ میلیون دلار
♦️تعریف نهایی موفقیت این است: شما می توانید با از دست دادن همه آنچه دارید، مشکل پیدا نکنید. شادی ها بر مبنای عوامل بیرونی نیستند.
ترمز بریدگان موفقیت
هر چیزی به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی، معلولی هست و برای هر معلولی، علتی. چیزی به اسم شانس وجود ندارد.
- قانون ذهن
همه ی علت ها و معلول ها ذهنی اند. افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند. افکار شما آفریننده اند. شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره ی آن فکر می کنید. همیشه درباره ی چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید.
- قانون تمرکز
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند.
- قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه ی انتخاب های شما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید. کنترل تمام زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.
- قانون تغییر
تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیرقابل قیاس با گذشته در حال حرکت است. کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.
- قانون مسئولیت
هرجا که هستید و هرچه که هستید به خاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید. مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که به دست آورده اید و آنچه خواهید شد بر عهده ی خود شماست.
- قانون تلاش
همه ی امیدها، رؤیاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست. هرچه بیشتر تلاش کنید بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید.
- قانون آمادگی
شانس در واقع تلاش، موقعیت و آمادگی است. عملکرد خوب نتیجه ی آمادگی کامل است که مراحل کسب آن از هفته ها، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود. در هر حوزه ای موفق ترین افراد، آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد ناموفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارمی کنند.
- قانون تصمیم
مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید.
- قانون استقامت
معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست. استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر شما به اندازه کافی استقامت کنید طبیعتا" سرانجام موفق می شوید.
- قانون وضوح هدف
هرچقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود.
- قانون رشد
اگر درحال رشد فکر نیستید پس دارید درجا می زنید. اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید. یادگیری دائم و رشد مداوم فکری را جزیی از برنامه روزانه زندگی خود قرار دهید.
- قانون خوشبختی
کیفیت زندگیتان را احساس شما در هر لحظه تعیین می کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می کند نه خود وقایع.
- قانون تجسم
دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست. هرچیزی را که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا" در زندگی شما به واقعیت می پیوندد.
- قانون وفور نعمت
ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می کنیم. جهانی که در آن گنجینه های عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد. برای دستیابی به استقلال مالی و افزایش ثروت همین امروز تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به چنین هدفی انجام داده اند.
- قانون اشتیاق
برای موفقیت در هر چیزی (مثلا" ثروتمند شدن) باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید. اشتیاق اندک یا علاقه ای مختصر کافی نیست. شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده فعالیت روزانه خود بسنجید. آیا این فعالیت با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه؟
- قانون شکست
آمادگی شما برای تحمل شکست تنها معیار واقعی شما برای ثروتمند شدن است. شکست پیش نیاز موفقیت های بزرگ است.
- قانون موفقیت
مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلممان هستند. در درون هر مشکلی بذر سودی نهفته است برابر یا بیشتر از خود مشکل. در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید.
- قانون سخت کوشی
موفقیت ها و دستیابی به اهداف با سخت کوشی به دست می آید. هنگامی که شک دارید که موفق می شوید، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید.
عادت کردن همیشه بد نیست
اگر به چند عادت زیر مبتلا شوید زندگی خود را برای همیشه متحول کرده اید
و مهمتر آنکه:
نزد اطرافیان خود از محبوبیت و اهمیت بیشتری برخوردار خواهید بود
۱.وقت شناسی.
بجای بعد از ظهر ،عصر،چند روز دیگر از زمان دقیق تری برای قرار ملاقات ها استفاده کنید مثلا:
فردا شنبه راس ساعت ۱۰:۴۰دقیقه
۲.هنگام ترک هر محلی،این سوالات را از خود بپرسید
چیزی جا نگذاشته ام
موبایل
شارژر
کلید
سوئیچ
کیف
عینک و.
۳.هنگام انجام هر کاری از تکنیک مکث سه ثانیه ای استفاده کنید
قبل از هر کاری سه ثانیه صبر کنید تا کارها و گفتار و واکنش شما از حالت غیر ارادی به رفتار کاملن ارادی تبدیل شود در این صورت احتمال خطا را به حداقل می رسانید
۴.نمره دقیق اصالت،خوبی، بزرگی و شخصیت ما زمانی رقم خواهد خورد که از تعادل خارج شویم .
مواردی که ما را از تعادل خارج می کند چیست:
عصبانیت
خوشحالی زیاد
غم و غصه غیر منتظره
خلف وعده دیگران
گرسنگی
ودر خطر دیدن منافع خود
رفتار پسندیده را از اطرافیانتان الگو برداری کنید
و دو هفته آگاهانه آن رفتار را تکرار کنید تا به عادت خوب تبدیل شود
#مهراب_حیدری #روانشناسی
مدرس دوره های موفقیت
Piroz_20@
انگیزشی
بسیار زیبا و خواندنی
آرنولد شوارزنگر شخص دیگری است که آرزوی خود را به عمل و موفقیت تبدیل کرد. ابتدا او بهعنوان «آقای جهان»، وزنهبرداری معروف، در انظار عموم ظاهر شد.
ولی شوارزنگر یک «مردعضلهدار» معمولی نبود. او مردی بود با رؤیاها و اهداف فراوان. او تاجری ثروتمند، یکی از پردرآمدترین ستارگان سینما، و سرانجام فرماندار کالیفرنیا شد. به این ترتیب، به همهی رؤیاها و اهداف خویش دست یافت.
او که در اتریش متولد و بزرگ شد، از بچگی آموزش وزنهبرداری را شروع کرد. در هجده سالگی، اولین مسابقهی بدنسازی و یکی از پنج عنوان پیاپی «آقای جهان» را برد. به امریکا مهاجرت کرد و به بردن مسابقات مشابه ادامه داد.
گرچه بیش از هر شخص دیگری در هنر بدنسازی ورزیده بود، دیگر برای او هماوردجویی محسوب نمیشد. او برای یافتن زمینههای دیگری جستجو کرد تا بتواند در آنها از استعدادهایش بهرهبرداری کند. آموزش او در رشد جسمانی به او یاد داد که آگاهی از آمادگی بدنی لازم است. او با اطلاع از این آگاهی، میخواست آن را تسهیم کند.
او زندگینامهای نوشت، آرنولد: تربیت یک بدنساز، که کتابی پرفروش شد. بعد آن را با کتابی دربارهی بدنسازی برای خانمها دنبال کرد که به ن یاد میداد چگونه با بهکارگیری آموزش بدنسازی سالم و سرحال شوند. این عمل منتهی شد به ایجاد حرفهی ورزشی مکاتبهای، و شرکتی برای ارائهی مسابقات بدنسازی. اینگونه کارها او را روی مسیری قرار داد که به موفقیت تجاری منتهی شد.
هدف بعدی او این بود که ستارهی سینما شود. حتی قبل از اینکه اولین نقش سینمایی خود را به دست آورد، این را هدف خود قرار داد که در حوزهی سینما به اندازهی بدنسازی معروف شود. پس از نپذیرفتن نقشهای جزئی، موقعی که بهعنوان بازیگر نقش اول فیلم ان بَربَری انتخاب شد، پشتکارش مؤثر واقع شد .این فیلم به مجموعهای از فیلمهای بزنبزنی منتهی شد که او را به یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود تبدیل کرد.
موفقیت در سینما آرنولد را مغرور نکرد. او برای خود اهدافی جدید مشخص کرد، این بار در دنیای تجارت. در املاک و مستغلات سرمایهگذاری کرد، رستورانی زنجیرهای ساخت، و فعالانه در حرفههای دیگر شرکت کرد ـ و مولتی میلیاردر شد.
وقتی که موفقیتش زیاد شد، در هدف رؤیایی خود خواست تا به جامعه خدمت کند. به همه جای کشور سفر کرد تا سطح تندرستی و سلامتی جوانان را ارتقا دهد. به بخشهای مرکزی شهر رفت و بچهها را ترغیب کرد تا از جرم و خشونت اجتناب کنند، به مواد مخدر، اسلحه و جنایتکاران «نه» و به تحصیلات «بله» بگویند. او در چندسازمان خصوصی برای بهداشت و سلامت جسمانی نقش رهبری فعال را ایفا کرده است.
در سال 2003، آرنولد اعلام آمادگی کرد و با اکثریت قاطع بهعنوان فرماندار جدید کالیفرنیا انتخاب شد.
شما میتوانید چیزهای زیادی از این مرد یاد بگیرید. در تعیین اهداف به هیچ زمینهی خاصی محدود نیستید. آرنولد میتوانست آیندهاش را به بدنسازی محدود کند و بسیار هم موفق باشد، ولی رؤیای او بیشتر از اینها بود. او اهدافی بالاتر برای خودش تعیین کرد و برای نیل به آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. او از موفقیتهایش یاد گرفت و دانش خود را در جنبههای دیگر زندگی تعدیل کرد.
مثل آرنولد با انتقاد دلسرد نشوید. منتقدان توانایی بازیگری او را در اولین فیلمهایش دستکم گرفتند، ولی او دلسرد نشد و هدفش را دنبال کرد تا یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود شد.
کانال ما در تلگرام
Piroz_20@
Piroz_20@
خدایا چقدر بزرگ و بخشنده ای که به موجود کوچکی مانند انسان اجازه دادی تو را بخواند در حالی که تو در بزرگی خود عظیمترین و انسان در خلقت تو و در مقابل مقام عظمت تو از ناچیزترینهاست و این درحالیست که بعضیها تصور میکنند اگر تو را بخوانند بر سر تو منت گذاشته اند .
خدایا به تو پناه میبرم از اینکه هنگامی که گنج توجه و یاد تو در نزد من است به متاع ناچیز و پست دیگری که غیر توست توجه نمایم.
خدایا مارا جز دربرابر عظمت خودت محتاج نخواه و کارِ ما را به بندگانت مینداز.امین❤️
به نام خداوند ثروتمند
اگر علاقمند به ایجاد کسب و کار جدید در اینترنت یا توسعه کسب و کار فعلی خود در ابر بزرگراه جهانی اطلاعات هستید باید یک طرح کسب وکار را به عنوان بخشی از مقدمات کار خود تدوین کنید دوستانم
همانند یک طرح کسب و کار مرسوم
طرح کسب وکار اینترنتی شما باید شامل جزییات کسب و کار همراه با نیازها و نتایج پیشبینی شده باشد
بعلاوه باید ماهیت منحصر به فرد تجارت الکترونیک را نیز مد نظر قرار دهید
هدف یک طرح کسب و کار
یک طرح کسب و کار طرح پیشنهادی یک کسب وکاری جدید است
این طرح تهیه میشود تا خواننده را به حمایت از پروژه پیشنهادی ترغیب کند
درباره این سایت